برای قضاوت وجدان های بیدار
امام خمینی (ره) : خدمت کردن در آبادان ثواب شهادت را دارد
چگونه می شود از هنگام پذیرش قطعنامه 598 و خاتمه جنگ تحمیلی و آغاز مسیر ساخت و ساز کشور و آبادی ورشد و پیشرفت ، شهرما آبادان همچنان از شرایط جنگی خود یک قدم به جلو حرکت نکرده است . جه چیزی باعث شد این شهر که پیشانی جنگ قرارداشت و در تیررس مستقیم دشمنان بعثی قرار داشت و اسیب های جدی برپیکر این شهر و دار و ندار مردم وارد شد همچنان بصورت بازسازی نشده مانده است اگرچه به ظاهر ستادهای بازسازی و بازگشت مهاجرین جنگی در شهر استقرار داشتند اما نفوذ نیروهای ناپاک و ناسالم متاسفانه باسازی را به مسیر انحراف کشاند تا شهر همچنان در شرایط جنگزدگی باقی بماند .آبادانی که به اصطلاح یزرگترین و قدیمی ترین پالایشگاه تصفیه نفت در آن قرار داشت که تا قبل از آغاز حنگ تحمیلی سی هزار نیروی انسانی بومی و غیر بومی در آن مشغول بودند و شهری که برای اینکه بتواند مجددا به شرایط قبل از حنگ باز گردد و احیا شود
دولت هفت و هشتم (دوره خاتمی ) سازمان تجاری – صنعتی را بقصد بازگشت رونق و ایجاد اشتغال برای دومنطقه آبادان و خرمشهر تصویب و تعیین شد . ولی مع الاسف تمام منابع مالی و اعتبارات تخصیصی فراوان و گذشت زمان زیاد و فرصت سوزی مسئولین و کسانیکه مدعی خدمت و مدیریت موجب هدررفت این همه سرمایه شدند تا آبادان و خرمشهر در گیر بدیهی ترین امور و نیازمندی های خود باشند . یکی از علل این عدم موفق بودن سازمانها و مراکز دولتی در شهر آبادان سیاسی و سیاست زدگی این شهر است و دیگر اینکه ساختار جمعیتی متفاوت و متنوعی دارد یعنی شهر به لجاظ حمعیتی یک دست نیست و گرایش های مختلف مالی و سیاسی و ضعف فرهنگی و بی سوادی و نیت های نامبارک مدیران پروازی و سفارشی و استخدامهای فامیلی باعث این عقب ماندگی شده است . چرا یک آدم منصف و انقلابی و با ایمان و وجدان و خیرخواهی پیدا نمی شود و این مردم ولایت مدار ومومن را ازاین فلاکت و مشکلات و حب و بغض و سیاست زدگی نجات دهد .
آیا واقعا و انصافا اگر زمان که می گویند طلاست و منابع مالی که می گویند محدود و پایان پذیر و هزینه های بدون کنترل و هدفمند بسیاری که در این نقطه از کشور اختصاص یافت نتیجه و ماحصل آن باید این آبادان باشد . آبادانی که با خیل جوانان بیکار ، دانش آموزان تک تحصیل کرده و یا دانش آموزان و دانشجویان بدون کیفیت تحصیلی و دامنه وسیع نیازمندان تحت چوشش کمیته امداد و بهزیستی و تعدد موسسات خیریه بدون نظارت و کنترل و انبوه خرابی و اشغال باشد . کدام عقل سلیم و خردورز این را با منطق منطبق می شمارد حتما مدیران بی تجربه و بی تخصص و ساختار بیمار و سیستم دوست مابانه و فامیلی روی این شهر چتر کسترانده و زالو صفتانی که نیش خود را در شریان های حیاتی اقتصادی و دولتی این شهر فروبرده و خون مردم و بیت المال را می مکد . وهیج مرجع قانونی و نظارتی نیست که جلوی این تعرض و دست یازی به اموالی که باید در خدمت بامردم و عزت و افتخار حکومت نظام اسلامی باشدرا بگیرد و سازمانهاو دوایر دولتی را واقعا با آن همه منابعی که در شرایط تحریم به سختی و زحمت بدست می آید را و حاکمیت برای تامین رفاه مردم اختصاص می دهد در راستای اصلاح امور و رفع مغضلات و عمران و پیشرفت و ایجاد اشتغال قراردهند و پیش از بیش مردم را این قدر در محرومیت و عذاب ندهند .
والله داشتن سه نماینده در هر کجا و در هر شهر اگرهست یا باشد یک مزیت ارزشمند و امتیاز بسیار عالی به حساب می آمد ولی در شهر آبادان نه تنها مزیت و امتیاز نیست بلکه بلا و مصیبت است که در طول این مدت کشمکش و قدرت طلبی و تقسیم شهر و منابع آن دیگر چیزی برای رشد و خدمت نمی ماند این موضوع بیشتر از این امر نشات گرفته که مسئولین در این مسند اهداف و نیات غیر خدمت در سر دارند که نمی توانند برتامین رضای خداوند و خدمت گذاری متمرکز باشد .
اگر ده دوره انتخابات مجلس را ضربدر چهارساله حضورشان در این موقعیت بکنیم چهل سال حاصل ضرب آن است واگرهمین چهل سال را ضربدر سه نماینده نمائیم 120 نماینده نتیجه این مدت بوده که در واقع وکیل مردم بودند تا مشکلات آنها و شهر آبادان را حل وفصل نمایند . اگر مجموع فعالیت این 120 نماینده را ضربدر همه ماههای این مدت کنیم 1440 ماه این 120 نماینده در حال تلاش برای خدمت بودند و اگر 1440 ماه را ضربدر سی روز هر ماه بکنیم 43200 روز این نمایندگان عمرشان را برای رفع مشکلات مردم حوزه انتخابیه و کشور صرف نمودند اگر باز همین 43200 ساعت را ضرب در 24 ساعت بکنیم با کسر ساعت های خواب و استراحت و یاب و ذهاب 432000ساعت این بندگان خدا در این مسند خدمتی قرار داشتند که اگر نه هر روز بلکه هر ماه دوجلسه برای موضوعات مختلف آبادان کرفته باشند باید قریب به 216000جلسه بضورت رسمی (غیررسمی و تلفنی ونشست های دوستانه فاکتورگرفته شد ) در این مدت که پول آب و برق و اصطحلاک و نیروی انسانی و زمان و پذیرایی و حفظ امنیت و بنزین و حقوق دریافتی و انتظارکشیدن مردم و نصایح رهبری و... بکارکرفته شده و در این جلسات با این حجم از هزینه ها فقط بیست درصد خروجی و برآیند مثبت و منفعت برای مردم و کشور داشته بود الان و در حال حاضر چیزی نزدیک به 43% از مشکلات و معضلات مردم حل وفصل شده بود و این جهل و سه درصد یک کارنامه وعینیت قابل قبولی از رفاه و رشد را می توانست درپیشگاه مردم ارائه میداد که رضایت و دلخوشی ارمغان آن بود اما علیرغم اینکه این 43% مقدار کمی است اما مردم قانع هستند و قدرشناس اما متاسفانه این همه مدت شرایط ظاهری و وضعیت موجود آبادان به شهادت همه مسافران و اعلام صدای سیمای مرکز آبادان در روز یکشنبه برنامه ویژه خبری در نشست روسای شورا در روز ملی شوراهای اسلامی شهر آبادان و خرمشهر ، مناطق مسکونی و سایر امکانات شهری و رفاه اجتماعی و فرهنگی و سازمان شهرداری ووو هرگز رضایت بخش نبوده و نتیجتا خروجی ها ی جلسات نه تنها بیلان مثبت نبوده بلکه وضعیت موجود روز به روز دچار پس رفت و مایه یاس است چه کسی توانای دفاع از این وضعیت و روند هدر رفت سرمایه و اتلاف منابع و فرصت سوزی را دارد . مکز اینکه ایشان نه گذشته آبادان را دیده و نه حال حاضر برخی شهرمثل بندر عباس و بوشهر و ماهشهر و ... تا در یک مقایسه عادلانه نسبت به موضوع قضاوت کند تا بفهمد نداشتن فاضلاب و جاری در معابر و آب شرب و خیابانهای تنگ و باریک و کچ و معوج و نا صاف و ناهموار و و چراغ راهنماهای خراب و نامنظم و بعض خاموش ، فقدان مراکز تفریحی و آموزشی و کمبود فضای سبز و پوشش درختی مناسب و بیکاری و بی عدالتی در جذب نیروی انسانی وترجیح نیروی غیر بومی بر نیروی بومی با بهانه داشتن تخصص و مهارت و انباشت زباله ها و اشغالها و بافت فرسوده و استرداد وامهای خوداشتغالی و زدواج به استان خوزستان یعنی جه ؟
خادم مردم آبادان
سعید بغلانی صوینخی