علل فقر و نابرابری
به طور کلی سطح بالای فقر در کشورمان نشان می دهد که خشکاندن ریشه فقر در درجه اول نیازمند سازماندهی جامعه و اختصاص منابع مالی است. درکشورما بحث و جدل در مورد چگونگی ریشه کن کردن فقر فقط در فصل و زمان انتخابات و رقابت های سیاسی مطرح می شود و داغ است و پس از گذر از این موقعیت دیگر همه وعده ها و عهدها به فراموشی سپرده می شود . مردم انتظاردارند درکشوری ثروتمند مثل ایران که در یک منطقه غنی از معادن و ذخائر نفت و گاز قرار گرفته است هیچ کس نباید فقیر و نیازمند باشد و یا اگر فقرناشی از تبغیض در برخی مناطق بی داد می کند باید نتیجه آن را در نقص های ساختاری سازمانها وسوء مدیریت یا مشکلات و ناکارامدی سیاست گذاری ها ی دولت ها بدانیم .
به طور کلی سطح پایدار فقر در ایران نشان می دهد که فقر در درجه اول به دنبال شیوه سازماندهی جامعه وسروسامان بخشیدن به ساختار سازمانها و اختصاص منابع است، چه این منابع مالی یا سایر منابع مانند دسترسی به مسکن، بهداشت و خدمات اجتماعی، آموزش و پرورش و سایر موضوعات اقتصادی ، خدمات اجتماعی و مسائل فرهنگی و حتی مذهبی یا دارای نقص و نارسایی هستند یا فاقد مدیریت توانمندند .
اگرچه در زمان عمال تحریم ها و اقتصاد مقاومتی ، بعضی از شرایط سیاسی کشور ، فقر و نابرابری ها را بیشتر خودنمایی می کنند و خانواده ها و اقشار کم درآمد بیشتر آسیب خواهند دید و با کاهش درآمد و خدمات، و تورم ... درگیر خواهند شد
ما می دانیم سطوح مختلفی از فقر در کشورهای مختلف جهان بوِیژه افریقا و امریکای لاتین و برخی کشورهای اسیایی وجود دارد، اما فقر در آنجا هم در صد آن و کیفیت و علت آن به روشنی معلوم است یا بعلت استعمار و امپریالیسم و یا بعلت فقر منابع زیر زمینی و دانش و..حتی شاید در کشورهای دیگر فقر بخاطر اعتیاد یا فرار سرمایه و مهاجرت افراد از کشوری به کشوری دیگر است یا تنبلی و خواست خود افراد که تمایل به انجام کار نیستند و ماندن در طبقه فقیر به جهت تمایل آنهاست اما در کشور برخلاف اراده افراد و خواست و علاقه جامعه است فاصله طبقاتی و فقر بیشتر بعلت بیکاری و توزیع ناعادلانه ثروت و تبعیض می باشد و رویکردهای مختلف برای اختصاص منابع و ایجادفرصت های برابرو براساس عدالت منجر به نتایج متفاوت غنی و فقیر می شود.
در اروپا جوامع کمترین سطوح فقر و نابرابری را دارند و واین پدیده زشت را با مدیریت آگاهانه و منطقی و نوعدوستی و بشردوستانه توانسته اند که فقر رامهار نموده و برای حود و جامعه ای که در آن زندگی می کنند امنیت پایدار ایجاد نمایند . این مطلب عمدتا به این دلیل است که دولتهای اروپایی برای تامین حداقل سطح درآمد کافی و دسترسی مناسب به خدمات و امکانات متناسب با نیازهای اولیه زندگی یک انسان ، از طریق سیستم حمایت های اجتماعی و از طریق تضمین اولویت کرامت و سلامت و حداقل دستمزد، را انتخاب می کنند. آنها معمولا از طریق دریافت مالیات از ثروتمندان متمول و حقوق بگیران نجومی و سیستم های دیگر درتوزیع ثروت و گسترش عدالت و برابری موثر هستند.تا فاصله طبقاتی را کمتر نمایند و این رویکرد در بین ملت ها براساس احساس نفرت داشتن از تبعیض بین انسانهاست .
عوامل کلیدی
در کشور ما تبعیض ، توزیع ناعادلانه ثروت و سوءمدیریت عدم نظارت بر کیفیت هزینه منابع و عملکرد مدیران و شیوه اجرایی و اولویت ها تخصیص منابع ، از عوامل کلیدی ازدیاد و گسترش مجرومیت به شمار می آید که یک خانواده و افراد آن را در معرض خطر فقر قرار می دهد.
بیکاری (درآمد اندک و یا نداشتن امنیت شغلی )، زیرا این امر دسترسی به درآمد مناسب را کاهش می دهد و مردم را از داشتن رفاه اجتماعی و امنیت و سلامت جدا می کند . سطح پایین آموزش کمی وکیفی و عدم آگاهی و ترک تحصیل و فقدان مهارت ها، و نداشتن حمایت و بهداشت کم در بین افراد در جامعه نا امنی ایجاد می کند ، زیرا این امور افراد جامعه و خانواده ها را برای ساختن زندگی نسبتا شرفتمندانه برای حفظ کرامت محدود می کند و توانایی افراد جامعه را در دسترسی به شغل های مناسب برای توسعه خود و به طور کامل در جامعه دچار مشکل حاد می نماید .
در کشور ما که هنوز فرهنگ اجدادی وساختار سنتی و قدیمی برخانواده و خانواده های بزرگ که به وابسته والدین خود هستند حاکم است به دلیل وسعت خانواده و عئله مندی بیشتر دچار انواع فقر می شوند ؛ زیرا آنها هم هزینه های بیشتری را متحمل می شوند ، هم درآمد کمتری دارند و برای جبران هزینه ها مجبور به انجام مشاغل سخت بیشتری را برای کسب درآمد انجام می دهند .
از سوی دیگر زنان بی سرپرست و یا بد سرپرست به طور کلی بیشتر درگیر فقر هستند، زیرا آنها کمتر به اشتغال مشغول هستند، اگر هم مستمری بگیرباشند که اغلب تحت پوشش بنکاههای امداد ی هم نیستند ، یا حقوق بازنشستگی کمتری دریافت می کنند ، مجبورند برای گذران زندگی خود و فرزندانشان علیرغم جوانی و یا کهولت سن بعلت نداشتن مهارت و تخصص بیشتر درکارهای خدماتی سطح پائین و یا پرزحمت و طاقت فرسایی مشغول شوند که با گذشت زمان آنها رادرگیر سوء تغذیه و بیماری ها و فرسایش جسمی و روحی کرده و افزایش هزینه های روزمره درمان می نماید که در نهایت جهت معالجه و درمان هزینه های اجتماعی سنگینی را بردولت و جامعه تحمیل می نماید .
برخی این افراد به دلیل اینکه آنها به ویژه از تبعیض رنج می برند و در نتیجه شانس بیشتری برای دسترسی به امکانات و رفاه اجتماعی ندارند ، اغلب مجبور به زندگی درحاشیه شهر ها و محیط های محروم و فاقد دسترسی به خدمات ضروری می باشند.
سعید بغلانی صوینخی
خادم مردم آبادان
- ۹۷/۰۳/۰۶