حق نوشته

این سایت برای بیان دغدغه های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، و حتی ورزش جوانان و شهر نویسنده و بطور کلی در خصوص مشکلات مردم و جامعه می باشد

حق نوشته

این سایت برای بیان دغدغه های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، و حتی ورزش جوانان و شهر نویسنده و بطور کلی در خصوص مشکلات مردم و جامعه می باشد

حق نوشته

دنیای عجیب و غریب ما

يكشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۲۹ ق.ظ

خشونت

شگفتا  چه شده است که آدمهای عصر و دوران ما شان و مقام آدمیت را به پائین ترین حد و درجه تنزل داده اند . که اگر اندگی شرم و حیا برای این موجود زنده و مخلوق مانده باشد باید شرمسارو خجلزده گردد که پروردگار بخشنده و مهربان چه نعماتی برایش ارزانی کرده است عقل و زبان و روح و روان و چشم و گوش و احساس و عاطفه و...  همه را یک جا به این موجود بخشیده است اما باز قدرت درک آنرا بدست نیاورده که فلسفه وجودیش را بفهمد . خدواند عزیز و کریم تا به اینجا این موجود دو پا را رها و به حال خود ول  نکرده است .ادیان و شریعت و کتاب های آسمانی  و انبیا ء و ائمه (ع) را هم برای هدایت وراهنمائی بشر فرستاده تا دیگر حجت را تمام کند . این  لباس آدمیت به تن خیلی از این موجودات که خداوند آنها راخلیفه خود روی زمین برگزیده است اندازه و مناسب نیست . امروزه دین و آموزه های دینی ابزاری برای دست یازدن به مقاصدپلید شده و تقوی و واژگان ارزشمند ، کتاب های دینی بیشتر برای تزئین زبان و سخنرانی ها شده است . وامتداد سیر حرکت و رشد نسلهای گذشته که امروز جامعه بشری وارث آن است دیگر قدرت زایش و زایندگی  خود را از دست داده است .

خشونت1

وجدان ها کنونی در چنین اوضاعی برای دفاع از رفتارش چه چیزی دارند که بگویند ؟ اگر روزی همه این آدمها در برابر محکمه ای واحد وعادل  مورد پرسش قرار بگیرند و بازخواست شوند همگان مسئول و مجرم شناخته خواهند شد . سهم این آدمها از ساختن وضع کنونی دنیا چقدر است ؟ و گام هایی که برای سعادت بشر برداشته اند چه هستند ؟ ماحصل تاثیرگذاری انسان حال حاضر بر محیط خودش  وهم نوع اطرافش در این دنیا چقدر مهم و ماثر بوده است ؟ چه بسیاری از آدم ها که خود موجب ظلم و جور بوده اند چه بی شمار از آدم ها که خود موجب جنایت شده اند و چه مجموعه ای از آدم ها که خود زمینه قتل عام بشر شده اند به جنگ و ستیز دامن زده اند این خوی درندگی چه برسر جهان و جامعه بشری آورده است چه موجی از دشمنی و عداوت و نفرت و خودخواهی شدند و چقدر از هدف آفرینش و خلقت و فطرت آدم دور گشته اند . 

خشونت 3

در عصر ما  ؛ دنیای علم احساس تاسف دارند و هیچ اراده و میلی برای نوآوری و کشف و تامین سلامت و امنیت و سعادت بشر ندارد حداقل کمتر به این بخش از حیات بشری می پردازد و اگر توجهی هست بیشتر در بعد تجاری و ثروت اندوزی است نه خدمت به سعادت بشر و تامین آن . و حتی بخاطر کثرت ظلم وستم وازدیاد  زور و تزویر لذت کشف و اختراع را ازبین برده و کام دانشمندان از این رویکرد تلخ نموده است و واژگان مقدسی نظیر هم نوع و نوع دوستی و برابری و کرامت انسانی  و عدالت خواهی  و انسانیت و معرفت و اخلاق مداری همه به فراموشی سپرده شده اند و دانش و علم و تخصص روی خشن و بد خود را بیشتر نمایان می کند تا روی لطیف و نرمش را . علوم انسانی،  اخلاق و فلسفه شانه خود را از تحقق رسالتش که همانا سعادت  و ساختن آینده بشریت  خالی کرده است  . هرچه هست ونیست تنها ساخت و توسعه جنگ افزار و تجهیزات و دستگاههایی که بشررا بیشتر استثمارکند و  درخدمت مطامع و اهداف عده ای تاجر ، ظالم و خود خواه ودارای خوی حیوانی قراردهند .   اما این سیل و طوفان ویرانگر و این سونامی خطرناک و این بازی وحشیانه هیچ پیروزی و سربلندی بدنبال ندارد جزنابودی و هلاکت همه زورگویان و ستمگران که شان آدمیت را تا درجه حیوانیت تنزل داده اند . این جهنم و آتشی که آدم ها برای هم نوع خود فراهم کرده اند . دیر یا زود خود دامن آنها را خواهد گرفت  . اگر سکنان جامعه بشری به عقب تر  بنگرند و مطالعه نمایند خواهند دید که سرنوشت ستمگران و جانیان و دشمنان بشر عاقبتشان چه شده است چنگیز ، هیتلر، تیمور ، پینوشه وصدام و  ... بسیاری از حکام جور وستم  ، کوچک  وبزرگ همه در محکمه روزگار تنبیه شده جز مرثیه غم انگیز و درس عبرت برای آیندگان نشانه ای از آنها نمانده است .

خشونت

خشونت 4

ارتباطات و تعاملات و زد وبندها و خط وربط ها همه آلوده به نفاق و بد عهدی و فریب و خباثت وپلیدی است . و تمام تعاملات براساس مصالح و منافع فردی و باندی و گروهی بنا گذاشته می شود گویا خداوند نعمات دنیا را فقط برای آنها آفریده است ودیگران تنها سهم شان از آن همه ذخائر و منابع و سفره  الهی فقط رنج و شکنجه و مرک و فلاکت است . همه اسم از خدا می برند اما بوئی از مرام بخشندگی و رحمانیت و عدالت خدا نبرده اند ، گویی خدائی نیست که دست به این همه جنایت می زنند . آن گونه که معلوم است  این همه نسل ها و این همه رشد وپیشرفت علمی و تکنولوژی درحوزه های مختلف  محصول همین آدمها نیست که امروز خود و خانواده شان و دوستانشان در معرض خطر نابودی و مرگ هستند . 

افریقامرگ انسانیت

اگر ذره ای مرام انسانی و آدمی داشته باشیم باید قدری برای دستاوردهای مادی و معنوی بشر هم احترام قائل باشیم و اجازه ندهیم که ساختمان انسانیت فرو بپاشد و نابود گردد که خداوند صبربسیاری دارد اگر این صبر تمام شود سرنوشتی بهتر از قوم ثمود و عاد و لوط و قوم نوح ... در انتظار جهان نخواهد بود . آری امروز ما در شرایطی زندگی می کنیم که امکانات و تجهیزات ساخته دست بشر رفاه و امنیت را به بشر هدیه کرده است که اگر این خشونت و تمامیت خواهی و بداخلاقی نوع بشر کاسته شود و از بین برود جهان ما به بهشت تبدیل خواهد شد مگر نه اینکه گذشتگان چه خون دلها خوردند و چه عذاب ها و سختی ها متحمل شدند تا به این نقطه از پیشرفت دست بیابند و امنیت و رفاه و صلح و صفا داشته باشند پس این همه قتل عام و ستم امروز بر کودکان و زنان بی دفاع برای چیست ؟ این مافیای اقتصادی برای چیست . بشر باید برای حفظ میراث معنوی وانسانی  بجای مانده از نوع بشر تمام تلاش خود را بکند نه مثل گروه ددمنش و درنده داعش که معلوم نیست با چه مرام و هدف  و فلسفه ای ایجاد می شود تاصفحات تاریک و ننگینی بر تاریخ بشریت ثبت گردد که درواقع مایه شرمساری آدمیت است . نوع انسان باید خود را به نوعی مقصر بدانم که ارزش های علم و وظیفه انسانی را درک نکرده است. ودانش آموختگان باید شرمنده دانشگاه و اساتید و آموزگاران خود باشند که همه چیز خود را برای پرورش فکر و شخصیت آنها صرف شد تا در نهایت آنها فکر ئ تجاربشان  را جهت کمک و در خدمت نوع بشر و جامعه انسانی فدا نمایند  ولی نتیجه آن انفعال و سکوت در برابر جنایات و تهاجم کرامت و شرافت انسانی است .

خشونت بشر

 من نیز بعنوان یک عضو کوچک از جامعه بشری و این جهان شرمنده پدرو مادرم هستم که فرزند نا کارآمدم و نتوانستم با خدمت به نوع بشر و تاثیر بر گسترش عدالت و مبارزه با تبعیض و نابرابری مفید و موثر باشم من شرمنده ام که خداوند مرا خلیفه خود برگزیده است و اختیار و عقل داده است اما راه حیوانی را برگزیدم . اکثریت کسانی که خود را بی تاثیر دراین شهرآشوب دنیا می دانند و خود مبرا می کنند. باید گفت خیر شما در این غوغا سالاری ها و گردنکشی ها موثر و مقصرید .در این واقعیت های تلخی که در پیرامون ما اتفاق می افتد و شرافت انسانی را لکه دار می کند همه ما مقصر هستیم وبایداحساس شرم کنیم . در عصر ما کوانسانهای وارسته ای که عاشق بشریت باشند . کوآدمی که در حد و اندازه های بزرگان نجات دهنده  بشریت باشند .آیا این آخر راه است .  آیا همه راههای دنیا به این نقطه که ماهستیم منتهی می شود یا بدتر از آن هم خواهیم دید . بسی  مایه تاسف و بدبختی است اگر چنین بماند .  اگر واقعیت امروز  خلاف این حقیقت است ؛  پس چرا روز به روزپایه های دین و اخلاق و علم وفلسفه و سیاست و ... سست تر و متزلزلتر می گردند ؟ چرا دیگر عطر سعادت و کرامت و معرفت کمتر به مشام می رسد چرا صفحات سیاه تاریخ بیشتر از صفحات سفید آن شده است . آیندگان در باره ما و پدران ومادرنشان چگونه قضاوت خواهند نمود هرچه هست ما به این شکل که پیش می رویم هیچ خدمتی به بشریت وجامعه انسانی و  تاریخ آن درهیچ حوزه ای نخواهیم نمود.

نسل کشی

سعید بغلانی صوینخی 

خادم مردم آبادان 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی