مدیران قبل و پیش از خود را نقد و بررسی کنید
شهرآبادان ، شهرشهیدان و جانفشانی ایثارگران و جانبازان ، شهر رشادت و حماسه آفرینی بهترین و پاکترین جوانان مومن و فرزندان انقلابی ایران در هشت سال دفاع مقدس بود . اینک نیز آبادان پس از گذشت بیش از 30 سال ، به شهری با مدیریت ناکارآمدو شهری کاملا سیاست زده و شهری خارج ازمحدوده نظارت و قانون در واقع شهری برای کسب تجربه و سکویی برای پرتاپ مدیران کوچک به موقعیت های بزرگ کشور تبدیل شده است ،
این شهر هرچه در دفاع مقدس کانون تهاجم دشمن و مرکز حمایت هموطنان بود الآن به نقطهء بی توجهی و کم لطفی مسئولان قرارگرفته است که دعای همه نمازگزاران مساجد وحسینیه ها این شده :
« اللهم لا تسلط علینا من لا یرحمنا »
پرسشش خیل صاحبان خرد وتامل اینکه چگونه در شهرداری تهران بزرگ ویا دیگر شهرها ، ممیزی و کاوش ها ی مالی مدیران جدید از سوابق اجرایی و مالی مدیران قبلی موجه و امکان پذیر و پسندیده و مرسوم و مستمر میباشد اما در شهری چون شهر بی یاور آبادان، هیچ وقت مدیران جدید مدیران قبلی خود را نه از منظر منفی و نه از جهت مثبت بررسی و مورد نقد وارزیابی قرار ندادند و نمی دهند؟
و تاکنون هیچ تلاش و فعالیتی و اراده ای برای نقد منصفانه این همه عقب ماندگی و ویرانی در جای جای شهر آبادان که مردم شریف و محجوبش با ان دست و پنجه نرم میکنند پیدا نشده است؟ و اراده و علاقه ای برای بررسی پرونده های حسابداری و صورت وضعیت های پرداختی و قراردادهای مالی از خود نشان نداده اند؟ وتا کنون هیچ شخصی بابت پاسخگویی عملکرد ش در شهرداری به مراجع قضایی مراجعه و یا خواسته نشده است ؟. و در این خصوص هیج وقت مردم شاهد شفاف سازی از سوی مدیران و ناظران و مراجع ذی ربط و ذی صلاح نبوده اند این یعنی شهر آبادان مدینه فاضله است و همه چیز عین عدالت و براساس قانون پیش رفته که این موضوع با وضعیت عینی شهر و مردم نه تنها قابل قبول نیست بلکه بسیار مبهم و سئوال برانگیزاست .
چرا اعضای جدید مدیریت شهرداری و شورای اسلامی شهر نسبت به بررسی عملکرد مدیران و مسئولان سابق وپیشین شهرداری اقدامی نکرده و وضعیت کذشته را برای مردم شفاف سازی نمی کنند آیا دادگاه های ما فقط محل رسیدگی به معضلات اجتماعی نظیر طلاق و سرقت های جزئی و دله دزدی و دوا های خانوادگی و خیابانی و چک های بی محل هستند . هرفردی از هر طریقی که براین مسند مدیریت و نمایندگی تکیه زده باشد یا به دلیل نداشتن شهامت یا احساس سایه اهرمهای فشار برموقعیتش و یا نبود احساس مسئولیت و یا به علت ضعف وتسلط علمی باعث شده تا انگشت اتهام نیز به سوی آنها اشاره شود که نسبت به وظیفه قانونی و امانتی که از راه حق و یا ناحق به بدست آورده اند اهمال و سهل انگاری نمایند واز سکوت معنا دار و حجب و حیای مردم سوءاستفاده کرده وچراغ خاموش حرکت کنند . اما هرچه هست شهرداری آبادان دارای پرونده های بسیاری است که لازم است در صحن عدالت مطرح شود و به حق و حقوق بیت المال که متعلق به مردم شریف این شهر مظلوم است رسیدگی قانونی شود. شرایط فعلی و علت این همه خرابی و عقب ماندگی روشن و شفاف گردد چرا که این همه منابع جدای از منابع مالی که بواسطه کمک ها و اعتبارات ملی و فروش تراکم به حساب شهرداری گذاشته شده ؛ بلکه وجوه و منابع مالی گه حداقل از جیب همین مردم فقیر و ندار بابت مالیات وعوارض نوسازی وساخت وساز و جرایم .... به حساب شهرداری پرداخت وواریز شده است که در مقایسه با شرایط عمرانی و خدماتی که می بایست رفاه و رضایت مردم را رقم بزند قابل قیاس و پذیرفتنی نیست لذا ابهام مردم این است که برسر آن همه منابع مالی چه آمده است و چه کسی پاسخ گوی هزینه کرد غیر مسئولانه است و چه کسی مسئول این همه تحمل رنج و عذاب مردم است . آیا این منابع در آینده نزدیک در چه جای غیر مرتبت صرف و هزینه خواهدشد . بی تحرکی و انفعال مدیران و مسئولان در احقاق حقوق برباد رفته مردم که از داشتن یک سطل اشغال محروم هستند وگذاشتن یک درپوش منهور(چاه فاضلاب ) درکوچه و خیابان که هر از گاهی جان کودکی را می گیرد ناتوانند؛ چه پاسخی دارند بدهند تا افکار عمومی را اقناع نماید این وضعیت اسفناک از دید هیچ شهروندی و صاحب وجدانی پنهان نیست و نخواهد بود لذا بهتر است هرچه سریع تر نسبت به تحقیق و تفحص از پرونده های بی شمار تخلف آشکار و پنهان حسابهای مالی و قرارداد های فامیلی و حق سکوت ها در مدیریت های قبلی اقدام شود و اگر منابع مالی که از مردم اخذ ودریافت شده برای شهر و مردم هزینه شده، پس چرا وضعیت موجود مطلوب نیست این حقیقت و واقعیت ملموس و مشهود ایجاب می کند که ابزار ها و حلقه های نظارت قانونی محسوس و نامحسوس نتوانسته وظیفه خودش را درست و موثر انجام دهد اکرچنین بود به طور حتم افراد باشهامت و شجاعت می آمدند و ثابت می کردند که این همه منابع کجا ؛ کی و چکونه و برای چه هزینه شده است .
خادم مردم آبادان
سعیدبغلانی صوینخی